تقویم
به نظر من یکی از عجیب ترین ابداعات بشری ایجاد تاریخ بود.همین که چکی امضا کنی و بدانی تاریخش را باید برای کی بزنی.همین که وقتی گذرت به قبرستان می افتد و نگاهی به سنگ های سرد می اندازی و میبینی تاریخ فوت این یکی دقیقا مصادف شده با تاریخ تولد قبر کناری ش .
همان ابداعی که منجر شد توی تقویم هر روز یک مناسبت ثبت شود.یکی با دیدن سر رسیدش از شادی میز کارش را بغل کند و یکی دیگر فقط با دیدن یک روز خاص که حتی نخواسته خودکارش را بردارد و زیرش یک یاداشت کوچک بگذارد،دلش بخواهد همان میز مذکور را توی سر همکار خوشحالش خورد کند.
همین تقویمی که زن و شوهرهای توی عقد میگردند تا زمانی در آینده پیدا کنند که در فلان مناسبت بروند پی زندگیشان.
اگر همین حالا هم تقویمت را باز کنی میبینی پر از مناسبت های ننوشته شده به چشمت میخورد.زمانی که قرار است صدای بچه ات را توی بیشمارستان بشنوی.روزی که قرار است دیگر به ندیدن خیلی ها عادت کنی.اتفاقاتی میرسد که هیچوقت نمیتوانستی تاریخ خاصی را برایش مشخص کنی.
و تو هنوز نمیدانی توی تقویمت فردا چه روزیست؟